×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زيباي خفته

× salam.mikhaham az tarigh in weblag ba hamjensanam komak konam va kasi az anha age moshkeli darad az in tarigh mitavanad az man komak bekhahad ,, lotfan faghat khanomha ijaza darand soal konand az javab dadan aghayon motasefana khoddari mishavad
×

آدرس وبلاگ من

artimes.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/artimes

آیا مهریه سنگین حقوق زنان را تامین می کند

http://www.starbreaker.net/wp-content/uploads/2009/01/divorce.jpg



سر سفره عقد که می نشینی تمام هوش و حواست به ژستی است که جلوی دوربین می گیری. عاقد اما کار خودش را می کند. شروط ضمن عقد را می خواند و نصیحت می کند. نصیحتهایی که غالبا هم محتوای با مدارا طی کردن زندگی زناشویی را در خود دارد. تو شرطی نگذاشته ای اما شکل کلی عقدنامه یکسری شروط را برای همه تعیین کرده است. تو گوش نمی دهی اما مادر و پدرت خوب می شنوند و خیالشان از بابت این موضوعات راحت می شود: �در صورت عدم توانایی هریک از زوجات در فرزندآوری دیگری می تواند از او جدا شود.� �در صورت جنون هریک از طرفین به تقاضای طرف سالم حکم طلاق صادر می گردد.� �در صورت مفقودالاثر شدن زوج یا زوجه، پس از شش ماه جدایی بلامانع است.� در صورت محکومیت قضایی، در صورت مبتلا بودن به بیماریهای مقاربتی و مسری و� این مطالب خیلی بدیهی به نظر می رسند.

شادی هم بر سر سفره تمام هوش و حواسش به نگاهی بود که دیگران به خوشبختی اش داشتند؛ به اینکه همه از ازدواجش با چنین کسی متحیرند. ثروت، تحصیلات بالا، خانواده متشخص و ظاهر آراسته .همسرش هیچ جای شکی باقی نمی گذاشت. خودش به همه گفته بود که این اتفاق بهترین اتفاق زندگی اش است، حالا هم برسر سفره نشسته بود تا برای همه زندگی اش با او پیوند ببندد. عاقد شروط معمول ضمن عقد را خواند و با 500 سکه مهریه خطبه عقد را جاری ساخت. تنها دو ماه از زندگی زناشویی آنها گذشته بود که کم کم همسرش خانه نشین شد. بعد از گذشت یک ماه دیگر شادی پیوسته غصه می خورد و درد و دل می کرد؛ اما اطرافیان او را دعوت به صبر می کردند. او هم می اندیشید که شاید دیگران راست می گویند. شاید چون اول زندگی است شوهرش دوست دارد پیش او باشد. شاید نگرانیهایش بی مورد است و او حتما با این قدرت مالی فکر همه جایش را کرده و کاروبار حسابی راه انداخته که نیازی به حضورش ندارد. اما شش ماه از عروسی شان گذشت و علائم افسردگی همسرش نمایان گشت. شادی غمگین و مستاصل بود. در طی چند ماه افسردگی به اسکیزوفرنی تبدیل و مرد آرام و با شخصیت زندگی او به دیوانه ای تمام عیار مبدل شد. دیوانه ای که دیوانه وار می زد و می ریخت و می شکست. پزشکها بیماری او را یک نوع ضایعه مغزی می دانستند که درمان قطعی ندارد.

بیماریی که داروهایش عمر را به مقدار قابل ملاحظه ای کم می کند و تا آخر عمر هیچوقت نباید قطع شود. شادی که هرگز این روزها را پیش بینی نمی کرد، همسرش را روی تخت شوک الکتریکی تماشا می کرد. شوکی که قرار بود حافظه کوتاه مدت او را پاک کند تا بلاهایی را که بر سر همسرش آورده به یاد نیاورد و دوباره دچار حمله عصبی نشود.

شادی تصمیم گرفت طلاق بگیرد اما حیرت آور آن بود که اثبات بیماری شوهرش از گرفتن حکم عدم تمکین او سختتر بود. زوج حاضر به طلاق نبود و از آن جایی که بیماری اش مانند نقص عضو معلوم و مبرهن نبود و نیاز به تایید پزشکی قانونی داشت پرونده پیچیده شد. شادی مهریه اش را گرفت و آخرین حربه اش را هم از دست داد و چون خانه اش را ترک کرده بود، شوهرش توانست علیه اش حکم عدم تمکین بگیرد.

پدر شادی می گوید حاضرم هرکاری بکنم تا طلاق شادی را بگیرم و نگذارم جوانی اش به پای این پسر تلف شود. اما وکیل شادی این پروسه را طولانی می داند و می گوید فکر می کنم حداقل دو-سه سال طول بکشد که بتوانیم بیمار بودن زوج را به دادگاه ثابت کنیم. شادی زندگی خود را تباه شده می داند و اکنون هر روز به امید یک خبر خوب راه دادگاه را پیش می گیرد.

در قوانین ایران برای زنان حق طلاق پیش بینی نشده است، ولی زنان می توانند موقع عقد وکالت بلاعزلی از شوهر خود بگیرند که بر طبق آن حق طلاق، حق انتخاب محل زندگی، حق ادامه تحصیل و اشتغال، حق حضانت فرزند و سهم مساوی از دارایی های بعد از عقد و � را کسب کنند. به طور معمول اخذ این وکالت نامه از سوی دختران ایرانی موقع ازدواج با مشکلات عرفی مواجه است و گویی از سوی جامعه مخصوصا خانواده همسر پسندیده و مقبول نیست. از طرف دیگر خانواده های ایرانی تعیین مهریه بالا و همین شروط ضمن عقد نوشته شده در عقدنامه ها را سند تضمین حق وحقوق دختران خود می دانند؛ بی خبر از آنکه مهریه در اکثر موارد دردی را دوا نمی کند و معمولا در آخر کار زوج به شرط بخشیدن مهریه حاضر به طلاق می شود. در صورتی هم که مهریه از سوی زوج پرداخت شود دیگر زوجه دارای هیچ هربه ای برای امتناع از زندگی با او نیست. در مورد شروط ضمن عقد هم که اثبات هرکدام از آن موارد الزامی است و بدیهی است که اثبات این موارد هم مستلزم گذراندن مراحل فراوان و زمان طولانی است. حال این سئوال مطرح است که واقعا مهریه حقوق اجتماعی زن ایرانی را تامین می کند؟ حقوق اجتماعی که ابتدایی ترینش تصمیم گیری برای داشتن و ادامه دادن یک زندگی مشترک است
دوشنبه 21 اردیبهشت 1388 - 2:48:06 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

11317 بازدید

3 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

12 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements